اکوسیستم کسب و کار؛ رویکردی کارآمد در عصر جدید
رویکرد اکوسیستم کسب و کار، نخستین بار توسط جیمز مور (1993) مطرح شده است براین اساس کسب و کارها به مثابه یک اکوسیستم زیستی با هم در تعامل هستند و فعالیت هر یک از کسب و کارها در کل سیستم تاثیراتی را برجای می گذارد.
یک اکوسیستم زیستی منطقه ای است که در آن گروهی از جانداران با یکدیگر و با محیط اطراف خود در ارتباط متقابل هستند و در رویکرد اکوسیستم کسب و کار، اعتقاد بر این است که هریک از اعضا بر سرنوشت کل اکوسیستم کسب و کار تأثیر دارد.
اکوسیستم کسب و کار به مجموعهای از شرکای کسب و کار و سایر عواملی گفته میشود که به طور مشترک در یک بازار فعالیت میکنند و به یکدیگر وابسته هستند. در این اکوسیستم، شرکا و ذینفعان مختلفی مانند تولید کنندگان، توزیع کنندگان، خدمات دهندگان، نمایندگان فروش و مشتریان به طور مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر همکاری میکنند.
مور معتقد است که عبارت اکوسیستم کسب و کار باید جایگزین صنعت شود، زیرا امروزه نمی توان فعالیت های اقتصادی را به صنایع مشخص تقسیم نمود و حد و مرز مشخصی بین آنها ترسیم نمود، یک اکوسیستم دربرگیرنده کسب و کارهای متفاوت از صنایع متعددی است که با یکدیگر روابط متقابل دارند و این روابط برای موفقیت و بقایشان ضروری است.
هدف اکوسیستم کسب و کار، ایجاد یک محیط همکاری و تعاملی بین شرکای مختلف است که باعث بهبود عملکرد کلی اکوسیستم و افزایش راندمان و سودآوری برای همه شرکای مشارکت کننده میشود. این اکوسیستم معمولاً بر اساس توافقات و قراردادهایی بین شرکای مختلف ساخته شده است که برای هر کدام از آنها ارزش افزوده ایجاد میکند.
برای مثال، یک اکوسیستم کسب و کار در حوزه فروشگاه آنلاین ممکن است شامل تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مشتریان، پردازشکنندگان پرداخت، شرکای حمل و نقل و... باشد. هر کدام از این شرکای مشارکت کننده به کمک همدیگر و با توجه به نیازهای بازار، برای خود و برای سایر شرکای اکوسیستم ارزش افزوده ایجاد میکنند.
با ایجاد یک اکوسیستم کسب و کار موفق، شرکای مختلف میتوانند به صورت مستقل از دیگران بر روی محصولات و خدمات خود تمرکز کنند و در عین حال با همکاری با دیگران، نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کنند. با توجه به تغییرات سریع در فناوری های به کار گرفته شده در کسب و کارهای و همچنین تغییرات در ذایقه مشتریان و محدودیت منابع اعم از مادی و معنوی، توسعه هماهنگ و سریع در کلیه ارکان یک کسب و کار به سختی امکان پذیر است لذا اتخاذ رویکر اکوسیستمی و استفاده از ظرفیت سایر کسب و کارها که به صورت تخصصی در یک حیطه مشخص فعالیت می کنند می توانند راهگشا باشد و کلیه اعضا اکوسیستم از ارزش ایجاد شده فضای اکوسیستم بهره مند شود. تاکنون کسب و کارهای متعددی این رویکرد را در استراتژیهای توسعه خود به کار گرفته اند مثل آمازون، شیائومی، هایر، فیسبوک، توئیتر، اپل، گوگل و ....
به منظور تشریح بیشتر موضوع به اجزای اکوسیستم اپل به شرح زیر اشاره می شود.
محصولات:
اپل محصولات متنوعی از جمله آیفون (iPhone)، آیپد (iPad)، مکینتاش (Macintosh)، اپل واچ (Apple Watch)، اپل تیوی (Apple TV) و ایرپادها (AirPods) عرضه میکند. این محصولات با کیفیت بالا و طراحی شیک و جذاب مشتریان زیادی جذب کردهاند.
نرمافزار و سیستمعامل:
اپل سیستمعاملهای مختلفی مانند iOS، macOS و watchOS ارائه میدهد که به طور اختصاصی برای محصولات خود طراحی شدهاند. این سیستمعاملها بهطور مداوم بهروزرسانی میشوند و از قابلیتهای جدیدی بهرهبرداری میکنند.
برنامهها و خدمات:
اپل یک فروشگاه برنامههای موبایل به نام اپ استور (App Store) دارد که امکان دانلود و خرید برنامههای مختلف را برای کاربران فراهم میکند. همچنین، اپل خدماتی مانند اپل موزیک (Apple Music)، اپل پی (Apple Pay) و اپل آرکید (Apple Arcade) ارائه میدهد که ارزش افزودهای برای کاربران ایجاد میکنند.
فروش و پشتیبانی: اپل شبکهای از فروشگاههای اختصاصی به نام اپل استور (Apple Store) دارد که در سراسر جهان واقع شدهاند. در این فروشگاهها، مشتریان میتوانند محصولات اپل را تجربه کنند و با کمک کارکنان متخصص، بهترین انتخاب را برای خود انجام دهند. همچنین، اپل خدمات پشتیبانی مشتری فوقالعادهای ارائه میدهد که شامل تعمیرات و پاسخگویی به سوالات کاربران است.
همکاری با توسعهدهندگان:
اپل با توسعهدهندگان برنامههای موبایل همکاری میکند و ابزارهایی مانند Xcode و Swift برای توسعه برنامههای iOS ارائه میدهد. این همکاری باعث میشود تا برنامههای متنوع و کاربردی به اپ استور اضافه شوند و کاربران به آنها دسترسی داشته باشند.
بازاریابی و برندسازی:
اپل در زمینه بازاریابی و برندسازی بسیار موفق عمل کردهاست. شرکت از روشهای مختلفی برای ارتقاء برند خود استفاده میکند، از جمله تبلیغات تلویزیونی، رویدادهای مطبوعاتی و حضور در شبکههای اجتماعی. این تلاشها باعث شدهاند که اپل به یکی از برندهای معروف و محبوب جهان تبدیل شود
موفقیت این کسب و کارها نشان میدهد که توانسته اند با اتخاذ رویکرد اکوسیستم کسب و کار و با ایجاد هماهنگی بین محصولات، خدمات، پلتفرمها و ذینفعان و شرکای مختلف به نیازهای بازار در سریعترین زمان ممکن پاسخ داده و خلق و بهره برداری از فناورهای نوین سرآمد باشند. این امر باعث ایجاد ارزش افزوده فراتر و توزیع آن بین شرکا باشد.
برخی از مزایای اکوسیستم که صاحبان کسب و کار را مجاب می کند تا به سمت این رویکرد حرکت نمایند به شرخ زیر است:
افزایش قدرت رقابتی:
با ایجاد ارتباطات و همکاریهای موثر درون اکوسیستم، شرکای مختلف میتوانند قدرت رقابتی خود را با ارتقای بهره وری و چابکی افزایش دهند.
بهبود عملکرد کلی:
با همکاری و تعامل بین شرکای مختلف، عملکرد کلی اکوسیستم بهبود مییابد. به عنوان مثال، سرعت تحویل محصولات و خدمات به مشتریان افزایش مییابد و تجربه خرید بهبود پیدا میکند.
کاهش هزینهها:
با همکاری درون اکوسیستم، هزینههای تولید، فروش و توزیع محصولات کاهش مییابد. به عنوان مثال، با خرید اجتماعی و با همکاری با توزیعکنندگان، شرکای اکوسیستم میتوانند هزینههای حمل و نقل و انبارداری را کاهش دهند.
ایجاد ارزش برای مشتریان:
با همکاری درون اکوسیستم، شرکای مختلف میتوانند محصولات و خدماتی را ارائه دهند که به نیازهای مشتریان پاسخ دهند و ارزش افزوده برای آنها ایجاد کنند.
افزایش درآمد:
با همکاری درون اکوسیستم، شرکای مختلف میتوانند محصولات و خدمات خود را به گروهی از مشتریان جدید معرفی کنند و درآمد خود را افزایش دهند.
افزایش اعتماد:
با همکاری درون اکوسیستم و ارائه خدمات پشتیبانی و مشاوره به مشتریان، شرکای مختلف میتوانند اعتماد مشتریان را به خود جلب کنند و ارتباطات مستدام با آنها برقرار کنند.
در نهایت برای توسعه اکوسیستم موفق، باید به شناخت نیازهای مشتریان و کاربران، جذب شرکای مناسب، ارائه محصولات و خدمات جذاب، توسعه کانالهای فروش و بازاریابی و بهبود مستمر عملکرد اکوسیستم توجه شود. هر چه شبکه بیشتر توسعه یابد و ذینفعان بیشتر در اکوسیستم مشارکت نمایند منافع بیشتری عاید آنها خواهد شد.
نویسنده: دکتر غلامرضا ریحانی - معاون آموزش و کارآفرینی جهاد دانشگاهی واحد صنعتی اصفهان
نظر شما :