گروه پژوهشی ژئوشیمی
گروه پژوهشی ژئوشیمی
مدیر گروه: دکتر علی قاسمی
شماره تماس: 03133912810
ایمیل: ghasemi16@yahoo.com
درباره گروه پژوهشی ژئوشیمی:
این گروه فعالیت خود را تحت عنوان مرکز آب، خاک و معدن از سال 1363 با اجرای طرحهای تحقیقاتی آغاز نمود و در سال 1380 به گروه پژوهشی ژئوشیمی ارتقا یافت. این گروه در زمینههای تخصصی ژئوشیمی (لیتو، هیدرو و بیوژئوشیمی) میتواند با بهرهگیری از علوم و فنون جدید در اکتشاف ذخایر معدنی، منابع آب، شناخت آلایندهها و ... نقش بسیار اساسی ایفا نماید.
زمینههای فعالیت:
- اکتشاف منابع آبی
- اکتشاف و فراوری مواد معدنی
توانمندیهای علمی، تخصصی و پژوهشی:
- ایجاد ارزش افزوده از فراوری و بازفراوری کانهای صنعتی و محصولات ثانوی
- بازفراوری و عملآوری پسماندها و باطلههای معادن و کارخانجات فراوری
- توسعه پژوهش و فنآوری در استحصال عناصر استراتژیک و گرانبها، فناوریهای آینده و...
- شناسایی و توسعه روشها و تجهیزات نوین فراوری و بسترسازی انتقال دانش فنی و همکاریهای فناورانه
- کاربرد روشهای ژئوفیزیک در اکتشاف آبهای زیرزمینی
- پی جوئی و اکتشاف مواد معدنی
طرحهای شاخص:
- تدوین دانش فنی استحصال نیکل و کبالت از منابع معدنی کشور
- بررسی و مطالعه اکتشافی مرحله مقدماتی، عمومی و تفصیلی در محدوده اکتشافی مهراندو
- مطالعه و بررسی مقدماتی امکان استفاده از آبهای ژرف در حوزه معدنی سنگان
- بررسی زمین شناسی به منظور تعیین خاستگاه عناصر نادر خاکی و کمیاب در محدوده معدن نفلین سینیت سراب
- بازیابی و استخراج فلزات بارزش از باطلهها و ضایعات الکترونیکی
- بررسی امکان تولید کاغذ سنگی از لاشه سنگ، معادن سنگ آهک استان و ضایعات کارخانجات سنگبری
- کاربرد ژئوالکتریک در اکتشاف آب و منابع معدنی
- بررسی امکان تولید کاغذ سنگی از لاشه سنگ، معادن سنگ آهک و ضایعات کارخانجات سنگبری استان اصفهان
کاغذ سنگی که با اسامی دیگری مثل کاغذ سنگی، کاغذآهک یا کاغذ معدنی نیز شناخته میشود نسل جدیدی از کاغذ است که در سالهای اخیر توسط محققان ابداع شده است. ماده اولیه این کاغذ پودر سنگ بوده که جایگزین استفاده از چوب درختان برای تولید کاغذ است. از خواص آن ضد آب بودن، مقاومت در برابر پارگی، و برگشت پذیری آن به خاک طی دوره بازیافت کوتاه مدت عنوان می گردد. از جمله مزیتهایی که در این طرح وجود دارد میتوان به حفظ محیط زیست و جلوگیری از تخریب جنگل اشاره کرد. برای راهاندازی و تولید کاغذ از جنس سنگ آب کمتری استفاده میشود. 70 تا 80 درصد ماده تشکیلدهنده کاغذ سنگی از کربنات کلسیم و 20 درصد مواد تشکیلدهنده این کاغذ از پلیمر پلیپروپیلن و یا پلیاتیلن است. وجود معادن غنی سنگ آهک و همچنین حجم بالای واحدهای سنگبری در استان اصفهان سبب شده است تا این استان گزینه مناسبی برای انجام این طرح صنعتی بشمار آید. با توجه به مشاهدات و بازدیدهای انجام شده پودرهای کربناته حاصل از معادن کربناته تزیینی و ساختمانی و ضایعات آنها در استان اصفهان نیز میتواند به عنوان ماده اولیه کاغذ سنگی مورد استفاده قرار گیرد. بـهکـارگیری پودرهای حاصل از فراوری سنگهای آهکی در سنگبریهای استان اصفهان، میتوانـد باعث کاهش قابـل ملاحظهای در هزینـه خردایش و حمـل و نقـل و در نتیجـه قیمت تمام شده محصولات گردد. این کاغذ با استفاده از فناوریهای مشابه تولید فیلمهای پلیمری قابل تولید است. از میان روشهای مختلف، روش متداول تولید کاغذ سنگی که در ایران نیز رایج است روش اکستروژن به روش ریختهگری می باشد که محدوده وسیعی از ضخامت های این نوع کاغذ را پوشش میدهد. در این گزارش مبنای تولید و محاسبه هزینههای سرمایهگذاری بر این روش تولید قرار گرفته شده است. فرایند تولید آن بطور کلی شامل آمادهسازی مواد اولیه، فرایند اکستروژن، هدایت کاغذ و تنظیم ضخامت صفحات، کشش و در صورت لزوم پوششدهی با مواد ویژه میباشد. امکان خرید ماشینآلات تولید آن به صورت خط کامل تولید از کشورهای صاحب تکنولوژی مربوطه مانند کانادا، چین، تایوان و کشورهای مختلف اروپایی موجود است.
- بررسی و مطالعات پژوهشی مقدماتی به منظور استحصال آب های ژرف در حوزه معدنی سنگان
تأمین آب مورد نیاز عامل مهم در تسریع و راه اندازی افق های برنامه ریزی حوزه معدنی سنگان است و منافع ملی و پایداری امنیت و اشتغال در نواحی شرق کشور ایجاب می نماید که رویکرد تأمین و افزایش کاربری آب در صنعت مورد توجه جدی قرار گیرد. با توجه به نیاز آبی حوزه معدنی سنگان با توجه به افق تولید کارخانه های منطقه ، تامین آب مورد نیاز مهم ترین چالش پیش رو این حوزه معدنی می باشد لذا با توجه به مطرح شدن بحث تامین آب این حوزه معدنی از آب های ژرف و هزینه کلان عملیات اجرایی جهت دستیابی به این حوزه آبی و با توجه به تجربه داخلی و خارجی ، امکان سنجی و پژوهش اولیه در این خصوص و چالش های پیش رو از اهمیت فراوان برخوردارست تا قبل از صرف هزینه فراوان در این حوزه پژوهشی مقدماتی صورت گیرد.. .
کمبود بارندگی و توزیع بسیار متغیر آن از یک طرف و بالا بودن میزان پتانسیل تبخیر باعث گردیده که منابع آب تجدیدشونده کشور بسیارکم و کشور ما در گروه کشورهای خشک و نیمه خشک جهان قرار گیرد. در نتیجه تأمین آب مورد نیاز بدون ایجاد تاسیسات ذخیره، کنترل، توزیع آب و انجام سرمایهگذاریهای کلان مقدور نمیباشد و این خود به تنهایی اهمیت این ماده حیاتی را نشان میدهد. با توجه به اهمیت منابع آب زیرزمینی در تأمین آب و پیشرفت روشهای اکتشاف و استخراج این منابع در نیم قرن گذشته، دسترسی آسان به چاههای پمپاژ باعث افزایش انفجاری استفاده از آبهای زیرزمینی برای مصارف شهری، صنعتی و کشاورزی شده است. از دید جهانی، مجموع برداشت از آبخوانهای زیرزمینی در سال 2000 برابر 1 750 تا 800 کیلومتر مکعب بوده است که عمده آن به مصرف کشاورزی و صنعت رسیده است. در بعضی آبخوانهای آب زیرزمینی به دنبال افت شدیدتر از آب، آبدهی چاهها با کاهش شدید مواجه شدهاند و هزینه بهرهبرداری از چاهها افزایش پیدا کرده است. همچنین کیفیت آبخوان کاهش و زمین به طور برگشت ناپذیری نشست کرده است. نتیجه برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی موجب گردیده که میزان افت سالیانه سطح آب سفرههای زیرزمینی در برخی از دشتهای کشور به بیش از 1 تا 3 متر در سال برسد. براساس آخرین آمار شرکت مدیریت منابع ایران از 609 دشت آبرفتی کشور، 390 دشت از نظر برداشت آب، ممنوعه اعلام شده است. یعنی در این دشتها بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی بیش از پتانسیل تجدیدپذیر بوده و این امر موجب افت سطح آب زیرزمینـی در آن دشت گردیده و به طور طبیعی امکان بازگشت به سطح ایستابی وجود ندارد. پیامدهای بهم خوردن تعادل و برداشت بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی باعث بروز پدیدههایی نظیر فرونشست دشت در برگیرنده آبخوان، افت کیفیت آبهای زیرزمینی، آلودگی آبخوانهای کشور در اثر انتقال منابع آالاینده به آب زیرزمینی و انتقال آب شور آبخوانها به سطح خاک خواهد شد و در نهایت افت سطح آب زیرزمینی، کاهش عملکرد و بیابانی شدن را در پی خواهد داشت. اگر چنانچه نتوان در یک بازه زمانی مناسب، سفره را احیاء نمود، نتیجهای جز شوری شدید و غیرقابل مصرف بودن آب و یا مرگ چاه و در نتیجه پدیده مهاجرت به بار نخواهد آمد. با توجه به مشکلات موجود در مدیریت منابع آب زیرزمینی کشور، علاوه بر اقدامات موثری در زمینه مدیریت تقاضا، یافتن منابع جدید آب زیرزمینی و کنترل برداشت از منابع آب حاضر و روشهای احیاء منابع آب از دست رفته میتواند تا حد زیادی به مدیریت منابع آب زیرزمینی کمک کند. . برای رفع این بحران راهکارهای متعددی وجود دارد و یکی از آنها اکتشاف و استفاده از آبهای غیر متعارف همچون آب های ژرف گسلی برای مصارف مختلف است. منظور از بهره برداری از منابع آب ژرف آن دسته از منابع آب عمیق است که تجدید پذیر بوده و به هیچ عنوان مخاطرات زیست محیطی ایجاد نمی کنند و در چرخه هیدرولوژی شرکت دارند، از نظر شیمیایی کیفیت مناسبی دارند و از نظر عمق نیز بهره برداری از آنها اقتصادی است. آب های عمیق در مسیر پهنه های گسلش به ویژه گسل های فعال یکی از منابع آب ژرف تجدید پذیر هستند. در محدوده معدنی سنگان گسل های فعال و غیر فعال بسیاری وجود دارد که در راستای آنها پتانسیل آبهای زیر زمینی وجود دارد که می توانند به عنوان مجرای جریان آب زیرزمینی محسوب شده و به عنوان منابع آب ژرف تجدیدپذیر مورد بهره برداری قرار گیرند. در این طرح با استفاده از مطالعات زمین شناسی،چینه شناسی، سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی هیدرولوژی و هیدروژئولوژی گسلهای دارای پتانسیل آب ژرفی در محدوده معدنی سنگان مطالعه شده و نواحی مناسب جهت اکتشاف آبهای ژرف گسلی معرفی خواهند شد.
- بررسی و مطالعه اکتشافی مرحله مقدماتی، عمومی و تفصیلی در محدوده اکتشافی مهراندو (شمال شرق اردستان)
کانسار مس مهراندو در فاصله 120 کیلومتری شمال شرق اصفهان، 30 کیلومتری شهر اردستان و 3 کیلومتری روستای مهراندو واقع است. بر اساس نقشه تهیه شده بخش مهمی از منطقه شامل واحدهای ائوسن است. مجموعه ائوسن متشکل از سنگهای آذرآواری و آتشفشانی است ترکیب واحدهای مذکور عمدتاً کوارتز لاتیت، تراکی آندزیت، پیروکسن آندزیت و بازالت به همراه توفهای قرمز و سبز است. در میان واحدهای آذرآواری دایک های بازیک دیده میشود که در مجاورت آن کانی سازی هم مشاهده میشود. از نظر ساختاری مهمترین ساختارهای منطقه روندهای شمال باختری- جنوب خاوری هستند که موازی روند عمومی پهنه ارومیه- دختر بوده و منطبق بر روند فشارشی زاگرس میباشند. از نظر دگرسانیها، کل منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر فرایندهای دگرسانی قرار گرفته است. تنوع زونهای دگرسانی بسیار زیاد است و انواع مختلف دگرسانی در منطقه دیده میشود. دگرسانیهای سیلیسی، رسی، اکسیدآهنی و پیریتی از جمله انواع مختلف دگرسانی موجود در منطقه میباشند. در بخشهایی از منطقه شبکه رگچههای سیلیسی- اپیدوتی دیده میشود که به لحاظ اکتشاف اهمیت دارند. همچنین حضور پرهنیت در بخشهایی از منطقه بسیار با اهمیت است. کانیسازی مس در بخش مختلف محدوده قابل مشاهده است. در بخش باختری و در حاشیه تودههای دایکها کانیسازی مس به صورت رگهای و رگچهای دیده میشود. در حالیکه در شرق منطقه کانیسازی مس در یک زون پرهنیتی و در واحد بازالتی تشکیل شده است که ابعاد آن به 200 متر در 600 متر میرسد.با توجه به مطالعات انجام گرفته به نظر می رسد کانی سازی بدو صورت کانی سازی از نوع تیپ ماتنو بوده که به همراه دگرسانی از نوع پرهنیتی شدن و در افق بازالتی بصورت یک افق در سرتاسر محدوده قابل مشاهده است. علاوه بر این کانی سازی در حاشیه تودههای دایکها و گنبدهای تراکی آندزیتی، کانیسازی مس به صورت رگهای و رگچهای دیده میشود. مطالعات ژئوفیزیکی انجام شده در حاشیه حنوبی زون 1 محدوده اکتشافی در حاشیه نفودی نیمه عمیق کوارتزلاتیتی کانی سازی از نوع رگه ای تا عمق حدود 40 متری قابل ردیابی است که جهت اثبات این موضوع نیاز به حفر ترانشه و حفاری مغزه گیری در نقاط پیشنهادی ژئوفیزیک است. عملیات اکتشافی روی کانسار طی دو مرحله صورت گرفته است که در مرحله نخست تهیه نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تهیه مقاطع نازک 5 نمونه، آنالیز شیمیایی 30 نمونه و کانی شناسی 5 نمونه و احداث 1 کیلومتر جاده خاکی صورت گرفته است. در این محدوده مطالعات ژئوفیزیک ابتدا به روش مغناطیس سنجی و سپس مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی با آرایههای مستطیلی و ترکیبی دوقطبی- دوقطبی و قطبی- دوقطبی صورت گرفت. تعداد ایستگاه های برداشتی مغناطیس سنجی حدود 1100 و مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی حدود 1300 نقطه (211 نقطه با آرایه مستطیل و مابقی با آرایه ترکیبی) بوده است. با توجه به برداشت های مغناطیس سنجی دگرسانی های اکسید آهن وابسته به کانی سازی و همچنین تعدادی از ساختارهای خطی منطقه مشخص شد که مستعد کانی سازی در عمق بودند. در مرحله ی دوم با توجه به نتایج حاصل از مطالعات مغناطیس سنجی، ابتدا به کمک برداشت با آرایه مستطیلی روندهای اصلی کانی سازی مشخص شد. برداشتهای فاز بعدی با آرایه ترکیبی و همچنین قطبی- دوقطبی جهت بررسی ضخامت و همچنین وضعیت عمقی این رگه ها صورت گرفت. این گزارش شامل کل برداشتهای انجام شده در این منطقه، نقشه های تهیه شده، تعبیر و تفسیر آنها و در نهایت نتیجه گیری و پیشنهادات بر اساس داده های ژئوفیزیک میباشد.. در مرحله اکتشاف تفصیلی نیز با توجه به اطلاعات ژئوفیزیکی و نقشه های تهیه شده، اقدام به تکمیل جاده سازی و ترانشه و سپس 4 حفاری مغزه گیری با عمق حداکثر 70 متر شد. در این مرحله22 نمونه از نقاط مختلف حفاریها مورد آزمایش شیمیایی قرار گرفت. کانسنگ اصلی مالاکیت بوده و میزان اکسید آهن در نمونه ها بطور متوسط شصت درصد محاسبه شد. نقشه های 1:1000 توپوگرافی و زمین شناسی نیز از محله ای کارشده تهیه گردید. بمنظور تعیین ذخیره با توجه به اطلاعات موجود از نرم افزار دیتاماین مجزا استفاده شد. میزان ذخیره قطعی بانتایج حاصل از محاسبات و با در نظر گرفتن وزن مخصوص 7/2، مقدار تناژ کلی این محدوده ها برابر حدود 220هزار تن و محتوای فلز کل نیز برابر حدود 1141 تن می باشد. از مطالب فوق می توان نتیجه گیری نمود که کانسار مس مهراندو از جمله ذخایر بزرگ و عمیق مس نمیباشد ولی باتوجه به ارزش بالای کانسنگ مس، موقعیت جغرافیایی و دسترسی مناسب، کمیت نسبتاً مناسب، استخراج نسبتاً آسان به علت سطحی بودن و عیار مناسب جهت کاربرد در صنایع دارای توجیه اقتصادی بمنظور بهره برداری می باشد.
- بررسی زمینشناسی بهمنظور تعیین خاستگاه عناصر نادر خاکی و کمیاب در محدوده معدن نفلین سینیت سراب (رزگاه) و پتانسیلیابی عناصر خاکی و کمیاب در محدوده مذکور
کانسارهای عناصر خاکی کمیاب در گستره پهناوری از موقعیتهای ژئودینامیکی زمینشناسی، هم بهصورت همزاد و هم بهصورت پسینزاد تشکیل میشوند. ذخایر غنی در عنـاصر خاکی کمیـاب میتوانند در انواع موقعیتهـای زمینسـاختی، کانسـاری و سنگی آذرین، رسوبی و دگرگونی تشکیـل شونـد. بهطورکلی، کانسارهای عناصر خاکی کمیاب شامل کربناتیتها، پلاسرها، سنگهای آذرین پرآلکالن گرانیتی و سینیتی، کانسارهای آهن دارای REE، پگماتیتها، رگههای فلورین و کوارتز گرمابی، کانسارهای اسکارن، لاتریتهای بازماندی غنی از REE و کانسارهای بازماندی REE هستند. از آنجا که سنگهای آلکالن شناخته شده برای تمرکز احتمالی عناصر کمیاب و کمیاب خاکی در استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل شامل تودههای نفوذی کلیبر، بزقوش، رزگاه، لوسیتیتهای جزیره اسلامی و تودههای آلکالی در بخشهای مختلف این پهنه هستند و اکثریت این تودهها در یک امتداد خطی قرار گرفتهاند، مجموعه استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل بهعنوان پهنه مستعد برای انجام عملیات اکتشاف محسوب میشوند. هدف از انجام این پروژه بررسی زمینشناسی بهمنظور تعیین خاستگاه عناصر نادر خاکی و کمیاب در محدوده معدن نفلین سینیت سراب (رزگاه) و پتانسیلیابی عناصر نادر خاکی و کمیاب در محدوده مذکور میباشد. توده رزگاه در حاشیه جنوبی پهنه آتشفشانی اهر- ارسباران قرار دارد که بخشی از پهنه البرز باختری است. در این پهنه سنگهای آتشفشانی ائوسن روی رسوبات فلیش ژوراسیک کرتاسه واقع شدهاند و این مجموعه مورد نفوذ سنگهای درونی الیگومیوسن قرار گرفته است. در این مرحله از مطالعات پس از جمعآوری و بررسی اطلاعات و اسناد فنی مرتبط، بررسی نقشههای پراکندگی مواد معدنی و طراحی شبکه نمونهبرداری، نسبت به برداشت نمونههای لیتوژئوشیمیایی از رخنمونهای سنگی تودههای آلکالن، سنگهای تحت اشباع و دایکها و مناطق کانیسازی و دگرسانی برای مطالعات پتروگرافی، مینرالوگرافی، کانیشناسی، سیالات درگیر و تجزیه در محدوده مطالعاتی اقدام شد. در مراحل بعدی و پس از آنالیز شیمیایی نمونههای برداشتشده تجزیهوتحلیلهای آماری تکمتغیره و چندمتغیره ، تعیین ژنز و خاستگاه، نمونهبرداری سطحی و عمقی از مغزههای موجود و نهایتاً پتانسیلیابی عناصر نادر خاکی و کمیاب انجام شد و نواحی مناسب بمنظور ادامه عنلیات اکتشافی معرفی گردید.
- تدوین دانش فنی استحصال نیکل و کبالت از منابع معدنی کشور: طراحی و اجرای واحدپایلوت
هدف از اجرای این طرح استحصال فلزات نیکل و کبالت از منابع کم عیار لاتریتی کشور به روش هیپ لیچینگ- استخراج حلالی-الکترووینینگ در مقیاس پایلوت و تدوین دانش فنی جهت اجرا در مقیاس صنعتی در کشور است. طبق مطالعات اولیه و نتایج تحقیقاتی قبلی در فاز آزمایشگاهی، منابع مناسبی از ذخایر لاتریتی در استانهایی نظیر خراسان جنوبی، اصفهان و فارس وجود دارد که علیرغم نیاز فراوان صنایع فولاد، صنایع آلیاژی، دفاعی و پتروشیمی کشور به فلزات استراتژیک مذکور و نیز تحریمهای شدید بین المللی در خصوص آنها، به دلیل نداشتن تکنولوژی فرآوری مواد معدنی مناسب در حال حاضر منابع مذکور بهره برداری نمیشوند. برای این منظور با توجه به انجام بررسیهای اولیه، پس از تهیه نمونههای معرف، آزمایشهای خصوصیت سنجی تفصیلی انجام میشود و بررسیهای آزمایشگاهی تکمیلی جهت تعیین مناسبترین مسیر فرآوری انجام میشود و فرآیند روی 20 تن ماده معدنی انجام می گردد. در ابتدا ستون تمام مقیاس هیپ لیچینگ و پس از آن، واحد پایلوت تولید هیدرومتالورژیکی هیدروکسید نیکل-کبالت و در نهایت واحد استخراج حلال و الکترووینینگ فلزات نیکل و کبالت طراحی، ساخته، نصب و راه اندازی می شود.
- کاربرد ژئوالکتریک در اکتشاف آب و منابع معدنی
کاربرد انواع روشهای ژئوفیزیک؛ 1- در اکتشاف آبهای زیرزمینی(اکتشاف آب زیرزمینی در سازند های آبرفتی و واحدهای سنگی(سازند سخت)) 2- مطالعه و شناسایی انواع مواد معدنی فلزی و غیرفلزی 3- بررسی آلودگی های آب و خاک ناشی از عوامل طبیعی(سازندهای زمین شناسی) و مصنوعی (فعالیت های انسانی در حوزه کشاورزی، صنعت و...)
در کنار پیشرفت های علم زمینشناسی و معدن، شاخههای جدید بین رشته ای با بهره گیری از علوم ریاضی، شیمی و فیزیک در علوم زمین به وجود آمد. یکی از این شاخه ها علم ژئوفیزیک میباشد که با بهرهگیری از خواص فیزیکی به درک بهتر ما از زمین شناسی زیرزمینی کمک مینماید. در حقیقت ژئوفیزیک به بررسی خواص فیزیکی آنچه را که زمین را میسازند مانند سنگ ها، کانیها، مایعات، گازها، تغییرشکل ها، تغییر درترکیبات، تغییرات حرارتی، شکستگی ها و هرنوع تغییر در خواص فیزیکی مجموعه تشکیل دهنده زمین میپردازد و بدین ترتیب مطالعه آنچه در زیرزمین و از دید ما پنهان است را ممکن و آسان میکند.
کاوشهای ژئوالکتریکی با آشکارسازی اثرهای سطحی حاصل از عبور جریان در داخل زمین سروکار دارند زیرا ساختار مختلف زمین در مقابل عبور جریان الکتریکی دارای قابلیت هدایت الکتریکی(مقاومت الکتریکی) متفاوتی هستند، لذا همین اختلاف این امکان را فراهم میسازد تا پارامترهای گوناگون زمین(آب، خاک، سنگ، کانی و انواع آلودگی ها) از یکدیگر تفکیک و شناسایی شوند.
- امکان سنجی بازیابی فلزات باارزش از باطلههای صنعتی استان اصفهان
امروزه با توجه به کمبود منابع اولیه، افزایش تقاضا، قیمت و کاربرد فلزات ارزشمند نظیر مس، کبالت، نیکل، طلا، نقره و فلزات کمیاب در عرصههای گوناگون، استحصال این فلزات از باطلههای صنعتی از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. بر اساس منابع موجود، مهمترین باطلههای صنعتی جهان عبارتاند از: باطلههای الکترونیکی، باتریهای مستعمل (خودرو و خانگی)، باطلههای معدنی، صفحات خورشیدی، باطله نیروگاههای حرارتی، باطلههای روشنایی، لجنهای شهری و صنعتی، باطلههای خودرو و باطلههای عکاسی. بازیابی و استفاده مجدد از این باطلهها با دو هدف بازیابی فلزات باارزش و کاهش مشکلات زیستمحیطی آنها صورت میگیرد. استان اصفهان با جمعیت بالغبر 5 میلیون نفر و 660 معدن فلزی و غیرفلزی فعال سومین استان بزرگ صنعتی ایران محسوب شده که سهم بزرگی در تولید باطلههای صنعتی کشور ایفا میکند. بر اساس اطلاعات بهدستآمده باطلههای الکترونیکی، باطلههای معدنی و باتریهای مستعمل به ترتیب مهمترین باطلههای صنعتی این استان در نظر گرفته میشوند. دیگر باطلههای صنعتی نظیر باطلههای عکاسی (فیلمهای اشعه ایکس) و باتریهای مستعمل (بهویژه باتریهای لیتیومی) نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بوده که علیرغم تولیدات بالا متأسفانه تحقیقاتی در راستای دفع اثرات مخرب آنها و بازیابی عناصر ارزشمند صورت نگرفته است. ضایعات تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی با نرخ رشد سالانه حدود %5-3 سریعترین رشد را در بین ضایعات شهری دارد. باوجود آلایندگی زیستمحیطی آنها، این ضایعات با داشتن مقادیر زیادی فلزات پایه و گرانبها بعد از سنگهای معدنی بهعنوان منبعی ثانویه در نظر گرفته میشوند. برای بازیابی فلزات از روشهای مختلفی مبتنی بر فرایندهای فیزیکی و پیرومتالورژی وجود دارد. در این طرح این فرایندها با تمرکز اصلی بر فرایند پیرومتالورژی موردبررسی قرارگرفته است. ازآنجاکه فلزات در حالت طبیعی خود و یا بهصورت آلیاژ حضور دارند، یک فرایند دومرحلهای مبتنی پیرومتالورژی و لیچینگ اسیدی فلزات پایه (بخصوص مس) و سپس لیچینگ فلزات گرانبها با استفاده از محیط لیچینگ سیانید، تیوسولفات، تیو اوره یا هالید معرفی شده است
هدف از انجام مطالعات، امکانسنجی بازیابی فلزات باارزش نظیر نیکل، کبالت، تنگستن، طلا و نقره از باطله های صنعتی ضایعات الکتریکی، معرفی باطله های صنعتی گوناگون و مواد متشکل آنها، معرفی روش های گوناگون جهت بازیابی فلزات با ارزش از این باطله ها و بهینه سازی روش های موجود و شناسایی باطله های استان به تفکیک میباشد